فتح خون: روایت محرم
ناشر : واحه
نویسنده : سید مرتضی آوینی
تعداد صفحات: ۱۳۴

گزیده
در میان کتابهای بسیاری که دربارة واقعة عظیم کربلا نگاشته شده اند، اندک هستند کتابهایی که نویسندگانشان کوشیده اند علاوه بر ابراز شیفتگی و بیان عظمت واقعه و مظلومیت سیدالشهدا و یارانش ، نقبی به حقیقت ماجرا بزنند و در حد توان خود، پرده از راز بزرگ کربلا بردارند. «فتح خون » سید مرتضی آوینی از این معدود کتابهاست .
متن کتاب ، از دو پارة کلی تشکیل شده است . پارة اول که متن اصلی کتاب است ، به شرح و بیان وقایع و توصیف ماجراهای پیش آمده از رجب سال 60 تا محرم سال 61 هجری می پردازد; و پارة دوم که از زبان «راوی » روایت می شود، تحلیل و رازگشایی همان وقایع و ماجراهاست و در واقع بخش برجستة کتاب نیز همین است .
راوی در «فتح خون » از موضع یک انسان عارف سخن می گوید که زمین را آینة آسمان می بیند و به ظواهر کفایت نمی کند و می کوشد در مخاطبه با انسان امروز، او را از پوستة واقعة عاشورا فراتر برد و چشم باطنش را باز کند، تا بتواند عمق واقعه را دریابد.
یکی از مفاهیم مورد توجه نویسنده در این کتاب ، فرازمانی و فرامکانی بودن عاشورا و کربلاست . آوینی از «اصحاب آخرالزمانی امام عشق » سخن می گوید و از این که هر انسانی کربلایی دارد و عاشورایی . او واقعة عاشورا را نه فقط به مثابه یک اتفاق تاریخی ، که به عنوان یک حقیقت کلی می بیند که می تواند برای هر انسان و در هر زمان و مکان تکرار شود.
عشق نیز از مفاهیم محوری «فتح خون » است . آوینی به تأسی از عرفای بزرگ ، عشق را مدار و محور هستی می داند و امام را تجلی تام و تمام این عشق ، عشقی که عقل نیز «اگر پیوند خویش را با چشمة خورشید نبرد» آن را تصدیق می کند. در حقیقت الگوی شهید آوینی برای تفسیر و تحلیل واقعة عاشورا، همین عشق آسمانی است .
شهید آوینی بخش اعظم «فتح خون » را در محرم سال 1366 به رشتة تحریر درآورد و در سالهای بعد، آن را ویرایش و تکمیل کرد. اما فصل دهم کتاب که باید به وقایع ظهر عاشورا می پرداخت ، ناتمام مانده است . گویی آوینی این فصل را در عمل و با شهادت خویش به پایان رسانده است .
فتح خون ، در ده فصل روایت می شود: آغاز هجرت عظیم ، کوفه ، مناظرة عقل و عشق ، قافلة عشق در سفر تاریخ ، کربلا، ناشئة اللیل ، فصل تمییز خبیث از طیّب (اتمام حجت )، غربال دهر، سیارة رنج و تماشاگه راز.