کتاب صد سال تنهایی
نویسنده:گابریل گارسیا مارکز
مترجم:محمدرضا سحابی
معرفی کتاب صد سال تنهایی
کتاب صد سال تنهایی رمانی از گابریل گارسیا مارکز نویسندهی بزرگ کلمبیایی و از شاخصترین چهرههای مکتب رئالیسم جادویی در ادبیات جهان است. رمان صد سال تنهایی داستان هفت نسل از خانوادهی بوئندیا در دهکدهی ماکوندو است که توسط «خوزه آرکادیو بوئندیا» پایهگذاری میشود. این رمان پر از شخصیتها و رخدادهای جذاب و بهیادماندنی است و در اصل آینهای برای انعکاس اتفاقهایی تاریخی است که در آمریکای لاتین روی داده است.
کتاب ۱۰۰ سال تنهایی با ترجمهی محمدرضا سحابی توسط انتشارات جامی منتشر شده است.
درباره کتاب صد سال تنهایی
کتاب صد سال تنهایی اثری از گابریل گارسیا مارکز، نویسندهی صاحبنام و محبوب کلمبیایی و از پایهگذاران و توسعهدهندگان مکتب ادبی رئالیسم جادویی است. رمان صد سال تنهایی یکی از مهمترین و والاترین آثار این مکتب مهم ادبی و یکی از اثرگذارترین رمانهای قرن بیستم میلادی است. مارکز پانزدهماه خود را در خانه حبس کرد تا این رمان بیتکرار و تاریخی را خلق کند. این رمان پس از انتشار اولیه به زبان اسپانیایی در سال ۱۹۶۷، رکوردهایی عجیب از فروش و اقبال مخاطبان را بهدست آورد. پس از به بازار آمدن چاپ نخست آن در آرژانتین تنها در طول یک هفته ۸۰۰۰ نسخه از آن فروخته شد؛ یعنی تمام آنچه چاپ شده بود. این روند شگفتآور به هفتهها و سالهای اول انتشار رمان، ختم نشد و در طول سی سال اول انتشار آن، بیش از سی میلیون نسخه از آن به فروش رسید.
رمان صد سال تنهایی در شهری روایت میشود که خانوادهی بوئندیا آن را به وجود میآورند. شهری نو که بهشکلی نمادین قرار است یک اتوپیا باشد. پس از نسل اول خانوادهی بوئندیا، داستان نسلهایی بعدی نیز روایت میشود. روایتی پر از ماجراهای عجیب و شگفتآور در بستری از واقعیت. در شهری که با آب محصور است و ارتباط چندانی با دنیا ندارد، حوادثی فراتر از واقعیت رخ میدهد و این مجموعه رمانی را برمیسازد که تاکنون ذهن و قلب بسیاری از مخاطبان، منتقدان و اهالی فرهنگ و ادبیات را به خود جلب کرده است.
کتاب صد سال تنهایی به دهها زبان زندهی دنیا برگردانده شده، و تفسیرها، نقد و تاویلهای مختلف و متعددی از آن ارائه شده است. «محمدرضا سحابی» این کتاب را به فارسی ترجمه کرده و انتشارات «جامی» حاصل کار او را به چاپ رسانده است.
موضوع کتاب صد سال تنهایی چیست؟
موضوع کتاب صد سال تنهایی از این قرار است که «خوزه آرکادیو بوئندیا» پس از یک درگیری، ارتکاب به قتل و محکوم شدن به مجازات، محل زندگی خود را با همراهانش ترک میکند. او بر پایهی رویایی که میبیند، تصمیم میگیرد خود شهری جدید بسازد. مثل شهری که در رویا دیده، شهری که از آینه بود و جهان را در خود تصویر میکرد. خوزه آرکادیو ماکوندو را در کنار رود میسازد، محصور با آب تا از تعدی بیگانگان در امان باشد. ارتباط اهالی ماکوندو با جهان بیرون محدود به حضور کولیهایی بود که هر از گاهی به این شهر میآمدند و چیزی جدید با خود میآوردند.
شهری که خوزه آرکادیو ساخت، خانهی هفت نسل از خانوادهی او شد. نسل بعد از نسل با رخدادهای جادویی و عجیبی که در شهری بهظاهر معمولی رخ میداد. گاهی شخصیتی به آسمان صعود میکرد و گاهی طفلی طعمهی مور میشد. گاهی پسران یک خانواده به شکلی غریب و شبیه به هم قتلعام میشدند و گاهی افرادی بی دلیلی مشخص ناپدید.
«صد سال تنهایی» آنقدر قصهی شگفتآور و شخصیتهای رنگارنگ و عجیب دارد، که عنوان یکی از خلاقانهترین و الهامبخشترین رمانهای تاریخ را به خود اختصاص دهد.